روایت بنیانگذار RAHIRA از دغدغه برای ایجاد تا انتخاب نامی هویت مند
شروع یک مسیر….

به دریا رفته میداند مصیبتهای طوفان را
پیاده رفته میداند به سر شوق دل و جان را
————————————————————————————
قدم در راه ، خود بگذار ، ز نام و جان و خود بگذر
گذر کن خویش از این میدان ، ببینی روی جانان را
سالهاست که تدریس؛ پژوهشگری و مشاوره عملکرد مدیران؛ مسیر شغلی و حرفه ای من را شکل داده است. حضور در صحنه عمل ( میدان بازی)، همیشه یادگیری های فراوانی برای من که خواستگاهم دانشگاه است، داشته است و همیشه در ارتباط دو سویه حرفه ای – رفاقت مدار، همانقدر که مشاوره دادم و تدریس کردم، یادگرفتم و درس پس دادم. همین تجربه، به ویژه در مواقع مصاحبه های عمیق پژوهشگری عملکرد، ارزیابی و کوچینگ عملکرد و توسعه فردی مدیران، و حضور در جلسات متعدد مدیریتی، من را به وجود یک مسئله اساسی ،که عامل زیربنایی ناکارآمدی یا کم کارآمدی علم مدیریتی روز دنیا در بهبود عملکرد سازمانهای دولتی یا صنایع بخش خصوصی بوده؛ و نگاه به مشاوران و مشاوره های مدیریتی را، به مرور به سمت بدبینی و بی اثری کشانده؛ حساس کرد:
شکاف بین :
مطالعات و پژوهش ها و استانداردها و تکنیکهای دانشگاهی و علمی؛با نگرش، دانش اجرایی و تجربیات واقعی مدیران عامل و اجرایی در زمین بازی و
نبود یک ساز و کار منسجم، متمرکز، دلسوز و هدفمند برای پر کردن این شکاف علت این شکاف را در دو چیز یافتم:
- نبود نگاه و توان حل مساله
- نبود یک زبان اجرای عمیق و در عین حال ساده، روان و قابل فهم و کاربرد از پیوند زبان آکادمیک و زبان عملیاتی
که هر دو مکمل همند در ایجاد این شکاف و ما را در پیوند علم و هنر (همان دوقلوی افسانه ای مدیریت) ناتوان کرده و سازمانها و کسب و کارهایمان را به مکانهایی پر از مساله و حال بد برای حضور انسانها تبدیل کرده اند؛ همان خلایی که سبب می شود مشاوران دانشگاهی و کم تجربه در اجرا، نتوانند در پیاده سازی اصول مدیریتی روز جهان که به خوبی دانش آن را دارند، ولی زبان اجرای آن و تجربه پیوند آن با عمل را ندارند، موفق باشند و همراه سازی مدیران عامل و اجرایی را برای تغییرات مثبت ایجاد نکرده و در نتیجه مدیران عامل و اجرایی نیز به دانش مشاوران، حتی خبره ترینشان؛ کمتر اعتماد کنند.
این نیت، در نهایت مرا مصمم کرد که به ایجاد یک پلتفرم انتقال تجربه مدیران؛ و برای اولین بار نگاه به تجربه مدیران، به عنوان منبع یادگیری، در کنار روشهای علمی آکادمیک؛ به عنوان یک رویکرد حل مساله جامع، و با زبان ساده ولی عمیق اجرایی اقدام نمایم؛ شاید سهمی کوچک در این راه داشته باشم:
راهی وسیع به سوی خلق دانایی ماندگار ( گستره دانایی)
مفهوم کلیدی از ترکیب “راه ” ؛ نماینده کلمه مسیر و راه حل؛ راه حلی برای حل مسائل؛ و توجه ویژه به مهارت حل مساله؛ به عنوان مهمترین و والاترین توانمندی مدیران ارشد؛
و هیرا ، که در زبان لری به معنای هوش؛ در زبان کردی به معنای وسیع و پهناور، و در زبان اوستایی به معنای سرمایه ماندگار است.
این مسیر با موضوعاتی چون شفاف سازی و قابل اجرا کردن برنامه و هدف و استراتژیهای موثر برای رشد یا تغییر کسب و کار و سازمان؛ ایجاد یک ساختار سازمانی منعطف و قابل تغییر که سبب موازی کاری یا چندبار کاری نمی شود؛ مدیریت بهینه نیروی انسانی به ویژه نیروهای مستعد و دانشی و نگهداشت آنها؛ مدیریت سختی ها، دردها، رنجها و چالشهای شخصی در مسیر بهبود و بحرانهای کسب و کار؛ حل مسائل ارتباطی کارکنان و مدیران، مدیران با مدیران عامل و حتی با بیرون سازمان؛ اثر بخش نبودن آموزشهای علمی، اجرایی، عملیاتی، فناورانه و …؛ هزینه های بالا، پنهان و بی دلیل، و غیر منطقی… ؛ تغییرات ناخواسته و تحمیل شده به سازمان شروع و به امید حق، ادامه خواهد یافت.
